کتابشناسی «مقدمه ای بر تربیت سیاسی طلاب» - چشمه دانش
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای نمایش / عدم نمایش پیام های ارسالی در پارسی یار اینجاکلیک کنید

  • + در پی در خواست کاربر گرامی گشت ارشاد که فرموده بودند: حاجی میشه واسه رخ ماهم یک شعر بگی ؟؟ گشت ارشادی و از روی گلت دل ها مات....شه شطرنج به آستان رخت بارها مات
  • + رخت خود را جمع ز پارسی یار کرده بودم بساط خود را پهن در تلگرام کرده بودم مهندس آمد و گفتا که نسناس فراموشکار روزهای آس و پاس بیا در دست خود گیر این یک رباط است پیام از دور بفرست نوعی انعکاس است منم توبه ز کار خویش کردم بساطم را به پارسی پهن کردم خداوند به حق هشت و چارت زما بگذر شتر دیدی ندیدی چشمه دانش تقدیم به مهندس فخری زید عزه
  • + آیت الله ابوالقاسم علیدوست: امام خمینی قدس سره شعار اصلی خود را بر رفتن شاه متمرکز کردند. امام رأس هرم قدرت پهلوی را نشانه گرفته بود و به خوبی بر این امر واقف بودند که با رفتن شاه، رژیم پهلوی نیز خواهد رفت. امام خمینی قدس سره برای پشتوانه نظریه «شاه باید برود » به شعارهای مردم استناد می کردند و می فرمودند:الآن تمام مردم ایران از بزرگ و کوچک شعارشان بر رفتن شاه است.
  • + آیت الله سید علی حسینی آملی: تمام مشکلات جامعه بشری به خاطر این است که از خواسته فطرت خود دور مانده‌اند. ما اگر به وجدان خودمان برگردیم بیدار می‌شویم.
  • + رمز إحرام رمز احرام این است که که کاری را که دیگران به مجرد وفات با تو می کنند تو با خود بنما! لباس ها را در آور، غسل کن، کفن بپوش، تسلیم ربّ شو، حزین باش و آماده فاصله گرفتن از عادات ترک مأنوس ها ، خائف و امیدوار باش.
  • + آیت الله علیدوست: دنیای امروز در شرایطی است که چه مسلمان و چه غیر مسلمان بیش از هر زمان دیگر احتیاج به رفتار فاطمی دارد و هرچه که زمان پشت سرگذاشته می‌شود این احتیاج بیشتر می‌شود که ما به الگویی همچون حضرت زهرا(س) نیازمندیم.
  • + .
  • + چندی است چو عبد یاغی گشتم با جرم و جنایت باغی گشتم با لطف خدا و ابواب نجاب از بی راه ها بازیافتی گشتم **************** سرهم بندی از چشمه دانش
  • + بنده عمریست که به تشییع بدن مشغولم بر لبم حوقله و به ذکر حق مشغولم بعد مرگم چه هراس ز آمبولانس و تشییع بنده عمریست که به تشییع بدن مشغولم سروده جشمه دانش اسفند 1394 ************* حوقله در زبان عربی مخفف لا حول و لا قوة الا بالله است.

طراحی این قالب توسط امیرحسین قدرتی انجام شده است


     
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   

              آماربازدید:

              امروز: 355

              دیروز: 98

              کل: 487727

Haddade Adel
Haddade Adel
کتابشناسی «مقدمه ای بر تربیت سیاسی طلاب» چاپ فرستادن به ایمیل
تاریخ:94/5/17---ساعت: 8:52 عصر



 (کتابی برای عمل سیاسی طلاب)

کتابشناسی مقدمه ای بر تربیت سیاسی طلاب/ سید مرتضی حسینی کمال آبادی
خبرگزاری فارس: کتابشناسی «مقدمه‌ای بر تربیت سیاسی طلاب»
 

کتاب « مقدمه ای بر تربیت سیاسی طلاب» به زبانی فارسی اثر سید مهدی موسوی (1360ش) است که در آن به مسئله جایگاه شناسی رسالت سیاسی روحانیت و بایسته های آن می پردازد.خبرگزاری فارس: کتابشناسی «مقدمه‌ای بر تربیت سیاسی طلاب»

انگیزه­ی نویسنده از تالیف این کتاب، جهت دهی دغدغه سیاسی طلاب به سمت محتوایی صحیح با مواجه ای روشمند با موضوع سیاست است. از آنجا که در این عرصه تالیف های جدی نگاشته نشده است، نویسنده برآن می شود، اثری را در این عرصه بنگارد. مخاطبان این اثر طلاب مقدمات و سطوح می باشند.

اهمیت این اثر وقتی درک می شود که نگاهی به نظام آموزشی حوزه بیندازیم، آنگاه در می­یابیم که هیچ ماده درسی و حتی کتابی برای جهت دهی صحیح دغدغه سیاسی طلاب، اختصاص داده نشده است.

ساختار کتاب

کتاب در سه بخش؛ به شرح ذیل تالیف شده است:

1.      کلیات

2.      تعامل روحانیت و سیاست

3.      راهنمای تربیت سیاسی طلاب

بخش یکم (کلیات) به طرح مسئله و مفهوم شناسی تربیت  سیاسی در دو فصل با عنوان از پرده تا پندار و مفهوم شناسی تربیت سیاسی پرداخته شده است.

بخش دوم (تعامل روحانیت و سیاست) به بخش هایی از تعامل روحانیت و سیاست در قالب چهار فصل به شرح ذیل پرداخته شده است:

1.      هویت سیاسی طلبه و روحانی

2.      تعامل روحانیت با سیاست از عصر صفوی تا نهضت امام خمینی(ره)

3.      هویت سیاسی روحانیت در نهضت امام خمینی(ره)

4.      رسالت سیاسی روحانیت پس از انقلاب

بخش سوم (راهنمای تربیت سیاسی طلاب) به اموری که تجهیز آن به منظور تربیت سیاسی ضرور است در قالب سه فصل پرداخته شده است:

1.      بینش سیاسی

2.      اخلاق سیاسی

3.      بایسته ها و مهارت های مشارکتی

با توجه به ساختار بیان شده، روشن می­شود که نویسنده ساختار فوق را بدین منظور طراحی کرده است که بعد از ارائه تصوری صحیح از تربیت سیاسی و تبیین ضرورت آن، این مهم را با رویکردی تطبیقی در تعامل روحانیت و سیاست روشن­تر کند و در قدم بعدی با تشریح هویت سیاسی روحانیت در نظام فکری امام خمینی(ره)، کامل­ترین اندیشه­ی روحانیت را در این عرصه عرضه دارد، از همین رو، رسالت روحانیت بعد از انقلاب را تبیین می­کند تا در فصل پایانی به بایسته های آموزش سیاسی طلاب بپردازد.

ویژگی­های کتاب

1. نو بودن موضوع و عدم پیشینه داشتن.

2. وجیزه بودن کتاب از دیگر محسنات کتاب است .

3. سبک نوشتاری کتاب بسیار ساده و روان و دور از پیچیدگی اصطلاحات فنّی دانش سیاست است. روانی قلم نویسنده در مقایسه با قلم پژوهشگرانی که از آنها نقل مستقیم شده است، هویدا است. از این رو، کتابی خوش­خوان و مفید برای طلابی است که شاید اطلاعی از دانش سیاسی نداشته باشند.

 4. رویکرد تاریخی و جریانی مؤلف به مقوله تربیت سیاسی از دیگر ویژگی های این کتاب است. نویسنده تربیت سیاسی امروز طلاب را در ادامه سیر تطورات تاریخی رابطه حوزه و سیاست بررسی می­کند به همین منظور، استفاده فراوانی از تاریخ حوزه و روحانیت کرده است به نوعی مهمترین دوران­ها و یا جریان­های حوزه و روحانیت در عرصه سیاست به طور سلسله وار به خواننده معرفی می­شود. لذا خواننده ارتباط بیشتری با موضوع برقرار می­کند.

5. نویسنده از منابع اسلامی و بومی حوزه برای تربیت سیاسی طلاب بهره برده است و بر آن است که دانش سیاسی اسلامی از درون حوزه پر کشیده است و طلاب پای همان مکتب باید آموزش ببینند و تربیت شوند. نویسنده از آبشخوری أمن ارتزاق کرده است لذا از معتبرترین منابع همچون قرآن و احادیث اهلبیت(ع) و متفکران حوزوی بهره برده است، بزرگانی مانند: حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری، شهید والامقام مطهری(ره)، آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی.

6. نویسنده از منابع موجود تربیت سیاسی طلاب حداکثر بهره را برده است و در جای جای کتاب تحت عنوان «منابع برای مطالعه» به معرفی آنها پرداخته است و در برخی مواقع، اگر بزرگی در وصف آن آثار، سخنی داشت در پاورقی یادآور شده است.

گزارش محتوایی کتاب

نویسنده در فصل اول از بخش یکم با عنوان از پرده پندار تا پر پرواز از تصویر مسئله تربیت سیاسی و إثبات ضرورت آن و آسیب­های ناشی از عدم پرداخت به آن، سخن گفته است. وی در این فصل عدم تربیت سیاسی را موجب إفراط و تفریط، قضاوت از سرجهل، و شکل گیری جریان­هایی بر این پایه در مدارس علمیه دانسته است. از دیگر آثار این نادانی، سوء استفاده و طعمه استکبار شدن می­باشد.

نویسنده در فصل دوم ابتدا مقداری آسیب شناسی عدم تربیت دینی را ادامه می دهد و آن را موجب شکاف بین کارگزاران نظام با بخشی از جامعه می­داند، این شکاف موجب تاثیر پذیری جامعه از تبلیغات دشمنان می شود.  وی در ادامه به مفهوم شناسی  تربیت سیاسی می پردازد. نویسنده ابتدا واژه تربیت و سیاست را جداگانه واکاوی می کند و سپس به تعریف واژه ترکیبی «تربیت سیاسی» بدین شرح می پردازد: پرورش فضایل، دانش و مهارت های مورد نیاز برای مشارکت سیاسی و آماده کردن اشخاص برای مشارکت آگاهانه جامعه خود است(ص34). وی در ادامه از تنوع الگوها در تربیت سیاسی سخن می گوید و راز آن را تناسب هر نظام سیاسی با مبانی نظری مکتب پشتیبان آن می­داند و این سخن را با گفته­ای از ارسطو تایید می­کند(ص35) بر این اساس به تناسب الگوی تربیت سیاسی اسلام با متون و منابع دین اسلام تاکید می کند و اولین معیار برآمده از منابع را داشتن حجّت شرعی برای هرگونه اقدام و فعالیت سیاسی می­داند. سیاست اسلام را هدایت محور می­داند که در قالب امر به معروف و نهی از منکر اجرا می­شود (ر. کافی ج 5، ص 56) وفاداری، حق مداری، عدالت محوری، عقل گرایی، مشارکت طلبی و مسئولیت پذیری را از اصول سیاست اسلام می داند. این اصول به صرف آموزش محقق نمی شود بلکه به کاروزی نیز نیازمند است و از این رو،  به تدریج باید در جان هر متعلّم محقق شود.

نویسنده در بخش دوم به تعامل روحانیت و سیاست می­پردازد وی این بخش را با فصلی به نام هویت سیاسی طلبه و روحانی آغاز می­کند. در این فصل به ضرورت شناخت هویت صنفی پرداخته و آن را اینچنین تعریف نموده است: هویت فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی انسان یا نهادی است که نشان دهنده شخصیت فکری و خواص معنوی و ترسیم کننده تبارنامه خدمات و فعالیت است(ص45). بر این شناخت آثاری شش گانه به شرح ذیل مترتب است:

1.      خود سازی بر پایه هویت صنفی

2.      فعالیت از موضع صنفی

3.      دفاع از موقعیت و ارزش های صنفی در داخل صنف

4.      دفاع از موقعیت و ارزش های صنفی در خارج از صنف

5.      تحقق بخشیدن هدف صنف بر پایه ای منطقی.

6.      تصفیه همه جانبه صنف (ص45 و 46).

بر این پایه هویت صنفی طلبگی عبارت است از کسب علم و معارف قرآنی و شناخت فرهنگ اسلام و ابعاد آن در نظام سراسر کوشش حوزه ای، توأم با عمل و اخلاص و زهد در رابطه با تعهد رسالت. وی در ادامه با نصوص دینی روشن می­سازد که عالمان دینی همواره نسبت به إجتماع و سیاست مسئولیت دارند(ص48) و رفتار عالمان شیعه را در این خصوص از نظر مبانی ثابت اما در مقام اندیشه و عمل منعطف است و این تغییرها را تابعی از اجتهاد عالمان شیعه می­داند براین اساس به تبیین انواع رویکرد عالمان دین در قبال حکومت به شرح ذیل می پردازد:

1.      رویکرد سکوت و انتظار

2.      رویکرد همکاری بر اساس تقیه

3.      رویکرد اصلاح

4.      رویکرد قیام و انقلاب

وی با شرح مختصری از انواع رویکردها وارد فصل دوم تحت عنوان تعامل روحانیت و سیاست از عصر صفوی تا نهضت امام خمینی(ره) می پردازد. تعیین این گستره زمانی خاص به لحاظ اهمیت و به درازا کشیده نشدن بحث است و برای مشتاقان منابع مفصل در پاورقی معرفی شده است (ص55). نویسنده بر آن است که صفویه بر اساس دایره تصوف شکل گرفت و عالمان دینی در آن نقش کمتری داشتند. شاهان صفوی رفته رفته به سمت عالمان رفته و با جهت گیری خاص عالمان مواجه شدند، فقیهان ولایت بر آمده از شرع را حاکم بر نظام شاهنشاهی می­دانستند و این مهم تا آنجا پیشرفت که شاه تهماسب در نوشته­ای حق حکومت را از آن محقق کرکی به عنوان نایب امام زمان(عج) دانست و محقق کرکی با تالیف دوره جامع المقاصد، فقه را به مثابه قانونی که باید مبنای عمل قرار گیرد (ص56) عرضه کرد و برخی از اقدامات او به شرح ذیل است:

1.      ریشه کن کردن أعمال نامشروع مانند شراب خوری و قمار بازی و....

2.      ترویج فرایض دینی مانند نماز جمعه و جماعات و نماز  و روزه و..

محقق کرکی دولت صفوی را نامشروع می دانست و بارویکرد اصلاح با آنان همکاری کرد و موفق هم بود، همچنین بود عملکرد سایر بزرگان در مواجه با این دولت.

در سایه سار بزرگان این دولت مستقل و قدرتمند توانست اقداماتی مثبتی انجام دهد، مانند:

1.      اعلان مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی کشور

2.      تاسیس حوزه علمیه بزرگ اصفهان

3.      خروج مرجعیت از فضای تقیه(ص59).

در اواخر حکومت صفوی با ظهور اخباری گری نفوذ فقیهان کاهش یافت و این رکود در دوره­های حاکمیت افغان، افشاریه و زندیه ادامه داشت و از آنجا که اخباریان اعتقادی به دخالت فقیهان در امور إجتماعی و سیاسی نداشتند، پیوند روحانیت و حکومت رو به سردی گذاشت و شاید با استقبال حاکمان نیز مواجه شد.(ص60)

غلبه اندیشه­ی اصولی بر اندیشه­ی اخباری در عهد قاجاریه ، تحولی عمیق در فرهنگ و سیاست ایران فراهم آورد تا آنجا که در جنگ ایران و روس حاکمان قاجاری برای دفع روس به فقیهان پناه می­برند تا نهاد مرجعیت دستور بسیج عمومی مردم را صادر کند و در این میان فقیهان از جایگاه ولایی خود به صدور افتاء پرداخته و شاه نایب آنان در دفاع از کیان اسلام معرفی شده است(ص61). موج پژوهش­های جدید در عرصه ولایت فقیه در این زمان چشمگیر است.

در مقطع بعدی نهضت مشروطه تبلوری دیگر از فعالیّت سیاسی و اجتماعی روحانیون است، در این زمان ابتدا علما و روحانیون قیام کردند و کار را به امضای سند مشروطه به دست مظفرالدین شاه رساندند تا سلطنت استبدادی به سلطنت مشروطه تبدیل پیدا کند ولی در ادامه روشن فکران غرب­گرا، مشروطه را به صورت سکولار معنا کردند، در این بزنگاه بین عالمان اختلاف شد، گروهی با رویکرد اصلاح و گروهی با رویکرد قیام در صحنه اجتماع ظاهر شدند و کار به حذف سه رهبر اصلی نهضت مشروطه رسید و ورق به نفع غرب زدگان برگشت. عوامل این شکست را می توان در شمارگان ذیل فهرست کرد:

1.      نبود رشد سیاسی

2.      غفلت علما

3.      اختلاف علما

4.      بازی خوردن از سیاست بازان(62تا64).

قیام­های خرد پس از نهضت مشروطه با شکست رو به رو شد و به تشکیل استبداد پهلوی انجامید. رضا خان با مشت آهنین در قبال روحانیت موضع گرفت و به حذف این نهاد می اندیشید لذا با موارد ذیل به مبارزه دست یازید:

1.      لباس روحانیت

2.      حجاب زنان

3.      تحصیل حوزه

4.      مجالس عزای سید الشهداء ع

5.      لگد کوب کودن شیخ بافقی و زهرچشم گرفتن از حوزه علمیه قم؛

6.      تبعید و به شهادت رساندن آیت الله سید حسن مدرس که در آن زمان از جمله علمای بزرگ تهران و مورد تأید مراجع بودند؛

7.      مقابله با حرکت­های علمای اصفهان، قم، تبریز و مشهد؛

8.      قتل عام مردم مشهد در مسجد گوهر شاد

9.      و.....

این اقدام ها حوزه علمیه را در معرض فروپاشی پیش برد تا مرحوم آیت الله حائری تحت فشار شدید حوزه را نگه داشت و پس از ایشان و کنار گذاشتن رضا خان پسرش محمد رضا روی کار آمد. در این زمان، طلاب قم دست به کار شده و آیت الله بروجردی را به قم دعوت کردند مهاجرت ایشان به قم و باز شدن فضای سیاسی کشور بعد از رضا خان موجب شد تا آیت الله بروجردی به انجام کارهای ذیل موفق شود:

1.      احیای مدارس علمیه

2.      ساخت مدارس جدید

3.      ایجاد شبکه گسترده روحانیت در کشور

4.      وحدت و تقریب با اهل سنت

5.      تاسیس مراکز دینی در اروپا و کشورهای غیر اسلامی

در همین زمان فعالیت­های آیت الله کاشانی صورت می­گیرد که از حمایت آیت الله بروجردی بهره مند نمی­شود، حضرت امام در آسیب شناسی حرکت  آیت الله کاشانی بر آن است که ایشان به جای آنکه جهات دینی را به جهات سیاسی غلبه بدهند، خودشان سیاسی شدند.(ص72).

نویسنده در پایان این فصل ذیل عنوان نکته پایانی آسیب فعالیت های روحانیت را 1. عدم بهره وری از برنامه­ی راهبردی و عملیاتی و 2. عدم وحدت رویه میان عالمان در عمل سیاسی و اجتماعی می­داند.

پژوهشگر فصل سوم را تحت عنوان هویت سیاسی روحانیت در نهضت امام خمینی (ره) آغاز می کند، وی در این فصل با بهره گیری از کلمات حضرت امام(ره) به تبیین اندیشه راهبردی ایشان می پردازد، در این فصل و فصل آِینده زمام قلم به سخنان حضرت امام سپرده شده است. در این بخش از موارد ذیل سخن به میان آمده است:

1.      تبیین ضرورت قیام لله

2.      نگارش کشف الاسرار

3.      دعوت آیت الله بروجردی به قم

4.      تنظیم منش با سیاست آیت الله بروجردی

5.      قرار گرفتن امام در رأس هرم مرجعیت

6.      زبان نرم در امر به معروف و نهی از منکر شاه .

7.      ضرورت اعتراض در قالب اعلامیه .

8.      تحلیل فقهی محتوای خطبه­های نماز جمعه در تحریر الوسیله

9.      ضرورت تجهیز روحانیت به وسایل فرستنده برای ابلاغ پیام اسلام به جهانیان.

10.  اختصاص 13 جلسه تخصصی به مسئله حکومت اسلامی و ولایت فقیه به عنوان برنامه­ی عمل جامعه اسلامی؛

11.  ارائه تصویر و تعریف صحیح از سیاست براساس منابع و اهداف اسلامی؛

12.  تبین هدایت محوری سیاست اسلام؛

13.  آسیب شناسی دقیق روحانیت در کوته کاری­ها و تبیین خطر مقدس مآبان؛

14.  ارائه معیار ورود به عرصه سیاست: رشد فکری و فهم صحیح شرایط تاریخی إجتماعی؛

15.  ضرورت فقاهت و معرفی اسلام؛

16.  ضرورت تهذیب نفس؛

17.  تبلیغ صحیح تنها راه مبارزه؛

18.   استفاده از ظرفیت های سنتی تبلیغ؛

19.  ضرورت ایجاد موج تبلیغاتی به منظور شبهه ستیزی و ابهام زدایی از اسلام؛

20.  توجه به تنوع و استمرار تبلیغ، پرهیز از عجله و توجه به اصل تدریج؛

21.  تزریق خودباوری و اعتماد به نفس در روحانیت؛

22.  قطع ارتباط با موسسات دولتی و تشکیل مؤسسات انقلابی؛

23.  پیروزی انقلاب و تبیین موقعیت آشفته کشور برای مردم به منظور بازسازی.(ص102)

فصل چهارم ذیل عنوان رسالت سیاسی روحانیت پس از انقلاب به موارد ذیل پرداخته شده است:

1.      جایگاه شناسی روحانیت پس از انقلاب

2.      کارنامه ناموفق دولت موقت و بنی صدر و انفجار دفتر حزب جمهوری روحانیت را به تصدی گری برخی مناصب می کشاند.

3.      تصدّی گری بر مسئولیت هدایت گری سیاسی افزوده می­شود اما کتاب حاضر فقط به رسالت اصلی هدایت گری سیاسی می پردازد.

4.      ضرورت مقابله با ورود مطالب غیراسلامی با مارک اسلام به انقلاب با استفاده از آثار و قلم اسلام شناسانی مانند استاد مطهری؛

5.      ضرورت استقلال حوزه از دولت ها در اندیشه امام(ره)؛

6.      تبیین وظایف روحانیت در راستای هدایت گری سیاسی.

نویسنده در هفت شماره به تبیین وظایف روحانیت در راستای هدایت­گری سیاسی می­پردازد:

1.      تفقه إجتهادی و تفسیر روشمند از اسلام ناب محمدی(ص)؛

2.      تبلیغ و دفاع از دین و پاسخ به شبهات؛

3.      حفظ و گسترش شعائر و ارزش های دینی و انقلابی در جامعه؛

4.      ارشاد مردم در تصمیم گیری های سیاسی – اجتماعی و بیدارسازی برای مقابله با توطئه­ها، خطرها و تهدید ها؛

5.      تولید دانش در معارف اسلامی در راستای حل مشکلات نظام اسلامی؛

6.      مراقبت و نظارت بر روند اجرایی امور در حکومت اسلامی؛

7.      دمیدن روح وحدت در جامعه و ایجاد همبستگی اجتماعی

آنچه در قالب عناوین این گذشته در این فصل بیان شده عبارت از آن بود که رسالت سیاسی روحانیت پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در دو عرصه هدایت گری سیاسی و تصدی گری سیاسی ظهور یافته است. هدایت گری، رسالت ذاتی روحانیت در همه ساحت های شخصیتی و ابعاد وجودی انسان از جمله سیاست و إجتماع است. از این رو باید به دایره­ی ارشاد و هدایت و راهنمایی مردم و تبلیغ و رفع شبهات، ساختن اسلامی جامعه، تامین معنویت و امر به معروف و نهی از منکر مسئولان بپردازد، حمایت­ها و نظارت­های حوزه و روحانیت در حکومت اسلامی، تولید کننده قدرت نرم برای جبهه­ سیاسی اسلام است.(ص125).

بخش سوم به راهنمای تربیت سیاسی طلاب اختصاص داده شده است، در این بخش فصل یکم در ضرورت بینش سیاسی و رسیدن به چهارنگاه به شرح ذیل پرداخته شده است:

1.      شناخت حقیقت از باطل ( حق شناسی).

2.      شناسایی راه صحیح، مطمئن و نزدیک ( راه شناسی).

3.      رصد موانع، مخالفت ها(دشمن شناسی).

4.      درک عمیق استعدادهای خود( خود شناسی).

نویسنده در ادامه بنیان این بخش را در قالب شش قسم شناخت و دانش به منظور دست یابی به بینش سیاسی به شرح ذیل مطرح می کند:

1.      آموزش تفکر منطقی.

2.      شناخت مؤلفه­های اسلام ناب محمدی؛

3.      شناخت جامعه و عناصر جامعه­سازی؛

4.      جریان شناسی تاریخی؛

5.      آشنایی با دانش سیاسی؛

6.      تحلیل روشمند سیاسی.

نویسنده در قالب شش گفتار به شرح این شش قسم پرداخته و پس از تبیین هریک و اثبات ضرورت شناخت آن منابعی را برای مطالعه معرفی نموده است. این فصل را می توان راهبردی ترین بخش کتاب به منظور کارورزی طلاب دانست.

فصل دوم از بخش سوم به اخلاق سیاسی اختصاص دارد، در این بخش اخلاق سیاسی عبارت است از مجموعه ارزش ها و قواعد ارزشی که اتصاف به آنها فضای سالمی در زندگی سیاسی بشر ایجاد می کند. نویسنده در ادامه با تبیین ضرورت اخلاق سیاسی به بیست و یک ارزش اثر گذار در عرصه سیاست ورزی اشاره می کند. و از میان آنها تقوا و آزادگی از تعلقات مادی و ساده زیستی را پایه دیگر ارزش ها می داند.

فصل سوم از این بخش، فصل پایانی کتاب است، این فصل کوتاه به  سه دسته از بایسته های و مهارت های مشارکتی می پردازد:

1.      مهارت­های تبلیغی.

2.      مهارت­های رهبری، مدیریتی و نظارتی.

3.      مهارت­های مرتبط با ارتباط و رسانه­های جمعی.

وضعیت چاپ و نشر کتاب

این کتاب در جلد شومیز در 203 صفحه با تیراژ 1000 نسخه در سال 1393ش از سوی مؤسسه بوستان کتاب قم و با سفارش مرکز پژوهش­های خاص دفتر تبلیغات اسلامی قم با قیمت 7000 تومان منتشر شده است.

 

لازم به یادآوری است که گزیده ای از این کتابشناسی توسط خبرگزاری فارس منتشر شده است

 




 
Haddade Adel
Haddade Adel